English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4854 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
transporting U وسیله نقلیه
transports U وسیله نقلیه
transported U وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه
transport U وسیله نقلیه
steeds U وسیله نقلیه
conveying appliance U وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه
vehicle U وسیله نقلیه
transport car U وسیله نقلیه
steed U وسیله نقلیه
vehicles U وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه ابلاغ
conveyances U وسیله نقلیه ابلاغ
traction battery U باطری وسیله نقلیه
traction motor U موتور وسیله نقلیه
articulated vehicle U وسیله نقلیه مفصلی
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
utility car U وسیله نقلیه عمومی
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
power plant U محرکه وسیله نقلیه
power plants U محرکه وسیله نقلیه
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
bale cubic capacity U تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
crawl type vehicle U وسیله نقلیه نوع خزنده
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
bare boat charter U اجاره دربست وسیله نقلیه
crawl drive U محرک وسیله نقلیه خزنده
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
deadweight tonnage U حداکثر تناژ وسیله نقلیه
to alight from a vehicle U پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
transshipment U انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
intermodal transport U حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
intermodal transport U حمل با چند نوع وسیله نقلیه
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
to set out for England U به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
trasship U بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
travois U ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
cyclones U چرخه
cyclone U چرخه
hydrologic cycle U چرخه اب
rotation U چرخه
trike U سه چرخه
tricyclic U سه چرخه
tricycles U سه چرخه
water cycle U چرخه اب
velocipede U سه چرخه
tricycle U سه چرخه
monocycle U یک چرخه
monocyle U یک چرخه
cycles U چرخه
cycled U چرخه
cycle U چرخه
display cycle U چرخه نمایش
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
cycled U چرخه زدن
design cycle U چرخه طراحی
storage cycle U چرخه انباره
cycles U چرخ چرخه
memory cycle U چرخه حافظه
cycle time U مدت چرخه
cycles per second U چرخه در ثانیه
pedicab U سه چرخه پایی
tricar U اتومبیل سه چرخه
cyclone U چرخه باد
megacycle U مگا چرخه
cycled U چرخ چرخه
major cycle U بزرگ چرخه
search cycle U چرخه جستجو
four cycle U چهار چرخه
major cycle U چرخه بزرگ
cycle U چرخه زدن
cycle U چرخ چرخه
hz U چرخه درثانیه
life-cycle U چرخه زندگی
life-cycles U چرخه زندگی
cycling U چرخه زنی
fetch cycle U چرخه واکشی
magnetic whirl U چرخه مغناطیسی
megacycle U میلیون چرخه
machine cycle U چرخه ماشین
duty cycle U چرخه کار
execute cycle U چرخه اجرا
execution cycle U چرخه اجرا
cyclones U چرخه باد
biorhythm U چرخه زیستی
six by six U ماشین شش چرخه
hertz U چرخه در ثانیه
cycles U چرخه زدن
kilocycle U هزار چرخه
minor cycle U خرد چرخه
handlebar U دسته دو چرخه
minor cycle U چرخه خرد
life cycle U چرخه دوام
cardiac cycle U چرخه قلبی
circulation of a vector U چرخه بردار
activity cycle U چرخه فعالیت
carnot cycle U چرخه کارنو
cycle stealing U چرخه دزدی
cycle stealing U مدت چرخه
tropical cyclone U چرخه استوایی
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
toothed wheel U چرخه دندانه دار
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
data processing cycle U چرخه پردازش داده
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
kilomegacycle U یک بیلیون چرخه در ثانیه
reset cycle U چرخه باز نشانی
citric acid cycle U چرخه سیتریک اسید
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
wagonette U گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
monorail U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
monorails U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
means of transport U وسائط نقلیه
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
right of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
rights of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
trafficking U رفت و امد وسایل نقلیه
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
trafficked U رفت و امد وسایل نقلیه
trafficked U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
Recent search history Forum search
2وسایط نقلیه
2وسایط نقلیه
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1Regulatory label
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com